قابل توجه دوستان ناسیو نالیست . بخش دوم

این پست در واقع کپی جوابیه و دفاعیه در سایت دنباله است

با سلام به دوستان

ظاهرا بحثی که روز گذشته به راه افتاد دامنه زیادی پیدا کرده و دوستان هم به شکل گسترده ای منفی دادند. البته انتظار هم میرفت که این برخورد انجام بشه و به قول یکی از دوستان نکته بین دنباله هدف هم همین بود و مانند نوبت قبل حاصل شد.
حکایت نگارش مطلب لینک ، حکایت نیشتر و دمل بود برای من. چاره ای نبود برای دیدن زخم ها جز این متن تند.
اول خواستم که مطلب رو کامل در این بخش بنویسم ، موکولش کردم به یه وقت دیگه در جایی دیگه. اینجا هم تا حد امکان جواب بعضی دوستان رو میدم.
اول از همه دوستانی که شروع کلام متعصبانه حمله کردند. دوست عزیز فکر میکنید الان داره تو مملکت ما چه اتفاقی میفته . دقیقا کسانی که فکر میکنند نظر متعصبانه و اعتقاد راسخ اونها تنها نظر قاطع و صحیح در دنیا است همان جور فکر میکنند که شما. من شکاکم و از دید رد موضوع به قضیه نگاه کردم به هیچ وجه هم جایگزین اعلام نکردم ، با چه استدلالی شما من رو طرفدار تازیان حساب میکنید.
شما که عشق کورش کبیر دارید از منشور او و از احترام نه تنها به قومیت بلکه به اعتقاد همه انسانها بی خبر نیستید. دشمنی مردم ایران در ضمیر ناخودآگاه اونها و همچنین بار تبلیغاتی سنگین پان ایرانیسم ابتدای قرن بیستم شروع میشه تا قبل از او تا ابتدای سده دوم هجری ما عرب ستیزی نداریم. قیام های 200 سال اول هم اگر دو قرن سکوت مدرک باشد متجاوز ستیزی بوده و در جواب تجاوز به کشور و چون اسلام به طور کامل در دست اعراب بوده این ستیز به عرب ستیزی تعبیر شده است. (واقعیت اینه که همین الان هم عده زیادی به دلیل عدم قبول اسلام و اینکه جرات ابراز این مطلب رو ندارند اون رو به عرب ستیزی فرافکنی کرده اند) هر تجاوزی مستحق عکس العمل است و جنگ های 200 ساله مردم ایران و اعراب در جواب این تجاوز و گرفتن حق حاکمیت و زندگی نرمال آنها بوده است.
هجمه اسکندر و مغول هیج از حمله اعراب کم نداشت. هر چند به اعتقاد پاره ای از مورخین قصاوت و فرهنگ ستیزی مغولان قرنها ایران را به عقب برده.
این روال کار پیروزمندان است که هرآنچه را از مغلوب به جاست نابود میکنند. همانطور که ساسانیان هیچ اثری از دوران اشکانی بجا نگذاشتند
اصطلاح بی وطن هم برای من جالب بود. همه بحث من همینه که همه تعصب ها بالاخره مثل یک توده خودشون رو نشون میدن. اگر هر لحظه فکر نکنیم که چرا ما چیزی رو قبول داریم و منطق او چیه آخرش به القائده ، نازیسم، فاشیسم، ریسیسم و تعصبات دینی میرسه. وطن به مفهوم محدودهای که جبرا در اون به دنیا اومدیم و هیچ اختیاری در انتخاب او نداشتیم چرا باید امری مقدس باشه. اصولا تقدس به چه معنی است. پرستش به چه معنی؟؟
در مورد عده دیگری از دوستان هم که اشکالات متن رو گرفتن ، بیشتر این دوستان از لحن نوشته ایراد گرفتند اما کمتر به سوالات من پاسخ دادند اینکه چرا در تخت جمشید هیچ زنی وجود ندارد.( این در حالیه که در سنگ نبشته های عیلامی الهه های زن وجود دارند). چرا افتخار متعصبانه و بی حدو حصر به خرابه هایی که در مقابل آثار مشابه در دنیا واقعا کوچکند. جدای از این به فرض عظمت بی حساب دوران باستان( که من وافعا معترف به نکات انسانی والای اون دوران هستم) ما چه میراث خواری هستیم و چه نسبی از قومی که روزی و روزگاری در این خاک میزیسته داریم . اشتراک ما با آنها چیست ؟ آیا هیچ سنخیتی بین ما و آن مردمان هست ؟ چه کسی مطمئن از ارث بردن ژنهای اون مردمان داره؟ ما تنها به حکم اتفاقی در شبی تاریک دچار خلقتی ناخوانده ایم؟
دوستان به دو نوع دیگه هم استدلال آورده اند.
اول برپایه اصول دین زرتشتی. نکته بسیار قابل توجه اینه که حتی هرودوت هم به این معترف بوده که مردمان ایران مردمی بسیار دینی هستند.مسئله جالب در این کامنتها اینه که من احساس کردم به نوعی گرایش و علاقه ای در بین کاربران عزیز که عمدتا هم از قشر فرهیخته جامعه هستند به دین زرتشتی وجود داره. دوستان ادیان همه در موضع ضعف افکاری متعالی و اومانیستیک محسوب میشوند اما همه آنها بلااستثنا در هنگامی که در موضع قدرت هستند افکار پوچ و اعمالی خشن را اشاعه داده اند و این در مورد مکتب زرتشت نیز صادق است. در ضمن به تظر قریب به اتفاق مورخین هخامنشیان زرتشتی نبوده که مهر پرست بوده اند اما زرتشتیان به راحتی در قلمرو آنها زندگی میکردند. و استناد به اهورامزدا در بعضی سنگ نبشته ها دال بر زرتشتی بودن آنها نیست.
دوم پاره ای دیگر به فسانه های شعرا به عنوان تاریخ نگریسته اند که بی توضیح آنچه شاعران گفته اند و آنچه مورخین غربی نوشته اند در اندک مواردی منطبق است.( تا قرنها پس از حمله اعراب هیج تاریخی از ایران قبل از حمله به شکل مکتوب وجود ندارد و امکان استدلال تنها بر پایه مورخین یونانی است)
در ضمن باب دیگری که باید گشود صحت ایرانی بودن افسانه های شاهنامه است که ارجاع به کتاب آیین ها و افسانه های ایران و چین باستان دلایل محکمی از غیر ایرانی و وارداتی بودن عمده افسانه های شاه نامه در قرون قبل از اسلام به جامعه ایرانی دارد.
و اما در مورد زنان . نگاهی به تاریخ هرودوت و تاریخ تمدن ویل دورانت وضعیت زنان را ترسیم میکند "داشتن همخوابه بلامانع بود. این همخوابه‌ها، مانند هتایرای یونانی، آزاد بودند که در میان مردم ظاهر و در ضیافت مردان حاضر شوند؛ اما زنان قانونی معمولا در اندورن خانه نگاهداری می‌شدند؛ این رسم دیرین ایرانی به اسلام منتقل شد. زنان ایرانی بغایت زیبا بودند، و شاید به همین سبب می‌بایست از مردان حفظ شوند. در شاهنامه فردوسی این زنان هستند که آرزوی مردان را می‌کشند و در معاشقه و اغوا پیشقدم می‌شوند. زیبایی زنانه بر قوانین مردانه فایق می‌آمد."
اصولا سیر از یک جامعه سکولار در دروان هخامنشی به یک جامعه دیندار ساسانی بدون دخالت تازیان اتفاق افتاده است.
و نکته آخر ما ایرانیان خود را مرکز تمدن دنیا می انگاریم و حتی به آنچه در عرصه تمدنی کشور خودمان میگذرد بی اعتناییم مانند تمدن جیرفت که قرنها قبل از مادها برپا بوده است اما نکته اینست که دوستانی که اعراب را سوسمار خورانی وحشی و تازی میدانند اگر بدانند که اعراب حوزه خلیج فارس تمدنی 5 هزار ساله را یدک میکشند دچار چه احساسی میشوند. اینکه اردن عرب نشین صاحب یکی از عجایب هفتگانه دنیای جدید است ، اینکه کشور کوچک اردن هماورد ایران بزرگ ما سند و مدرک از تمدنی کهن دارد.

قابل توجه ناسیونالیست ها

بازم به دلیل چند تا تبادل نظر تو بالاترین موضوعی برای نوشتن اون هم از نوع بی اعصاب پیدا شد.
این ناسیو نالیسم احمقانه دست از سر ما برنمی داره مثل اینکه.
یه چند وقتیه که دوستان هی لینکهای برتری اخلاقی اجتماعی ایران باستان رو توسایتها می ذارن و به مناسبت هشت مارس هم تا تونستند از ارزشمندی مقام زن قبل از اسلام و عظمت باستانی مقام زن در ایران نوشتند.
بابا دست بردارید از این خیالات در کل تاریخ 2500 ساله ما فقط یه شروع 100 ساله شده مایه افتخار که نه سرش معلومه نه تهش. ما از 30 سال قبلمون که اصلا چه جوری انقلاب شد و اول مرغ بود یا تخم مرغ موندیم حالاچه جوری دل به افسانه میدید.
قابل توجه دوستانی که روز والنتالین رو هم به ایرانیا چسبوندن.
1- در کل تخت جمشید شما( چزء معدود خرابه های باستانی کشوری با دو سه هزار سال تمدن) تنها در نقش حک شده روی مرکز چرخ یکی از ارابه ها، نقش یک الهه زن رو میبینید. هیچ جای دیگه اثری از آثار بانوان نیست.
حالا فکر میکنید فرهنگی که هیچ یادگاری از زنها رو درو دیوارش نداره حامی حقوق زن بوده . قابل توجه اینکه در کتیبه های ایلامی الهه زن وجود داره.

2- طبق نوشته های ویل دورانت این حجاب هم که الان شده باعث دردسرشده از همین ایران عزیز وارد اسلام عزیز شده ، بخش ایران تاریخ تمدن رو بخونید. همچنین نقاشی های تالارهای ساسانی رو ( تاکید میکنم که حجاب مال ساسانی هاست و قبل از اون به اون شکل وجو نداشته)
حالا شما هی از نقاط مختلف برای فرهنگی که نداریم پشتوانه خلق کنید.
آقا جان اصلا اگر همه قرار بود مثل ما باشن که سنگ رو سنگ بند نمی شد. هند ده هزار سال تاریخ مکتوب داره در حالی که کل نوشته های دوران هخامنشی 6000 کلمه بیشتر نیست . مصر 8 هزار سال تمدن داره .چین هم همینطور.حالا ما با یه تاریخ نیم بند ساخت محمد علی فروغی و دارو دسته ایران باستانیش ، مدعی همه تمدن بشریت شدیم.
3- حکایت آریایی بودن ایرانی ها یکی از جک های تاریخیه. این دوستان ناسیونالیست دو آتیشه نژادپرست عزیز رو اگر ول کنید قردا با همه ژرمن ها عقد اخوت میبندن. نژاد و قومیت اگر چه مسخرست ولی پیگیریه علمی اون هم زیاد سخت نیست . همونطوری هم که الان اثبات شده ریشه کروموزومی اقوام ایرانی به حدود 8000 سال قبل بر میگرده که 2 تا 3 هزار سال قبل از مهاجرت آریایی هاست . آخه نمی دونم کدوم عقل سلیمی میتونه بگه یه مو بور چشم آبی با یه سبزه کله سیاه از یه نژاده. جالبه که اول اینارو هم نژاد میکنن بعدش هم به حکم برادری نژادی خودشونو از تمام اقوام همسایه بالاتر میدونن عربها که سوسمار خورن و مفت خور، ترکها که اونطور، افغانها که بدبخت و عقب افتاده تنها و تنها نژاد پاک آریایی حق مطلقه. اینقدر هم مزمن شده این جریان که هر چقدر دنیا از این قضیه فاصله میگیره میبینیم تو ایران افراد بیشتری دارن تو این دام میفتند.
اصولا ناسیونالیسم افراطی از دل حقارت شدید در میاد و این عمق حقارت وکمبود ما ایرانی ها رو نشون میده.

حکایت تاریخ سازی محمد علی فروغی هم در نوع خودش جالبه که سر وقت مینویسم

چرا باید در انتخابات شرکت ب/ن کنیم

انتخابات هم موضوع خوبیه واسه اسکرین سیاه کردن( کاغذ سیاه کردن سابق)
جالبیه این انتخابات اینه که ملت دو گروه اصلین نه برای رای دادن به دو گروه رقیب بلکه برای شرکت کردن یا نکردن.
یه جاهایی هست که شما تقریبا باید شکست رو بپذیرید و گرنه خودتون دارید به شعور خودتون توهین میکنید. شطرنج بازای حرفه ای اگر چند تا مهره عقب بیفتند اصولا بی خیال میشن و دست و میدن به حریف.
حکایت انتصابات مجلس هشتم هم همینه . یه عده قکر میکنن که با تحریم انتخابات ضربه مهلکی به جمهووری اسلامی وارد میشه و مشروعیت اون زیر سوال میره
در پاسخ این دوستان باید گفت که به 2 دلیل اصلی و 1000 تا دلیل غیر اصلی که من هم نمیدونم دارید اشتباه میکنید
1- از 270 صندلی مجلس 100 صندلی بین 2 تا 3 شهرستان مشترکه پس اگه شما خودتونو بکشید هم مردم تو اون حوزه ها به دلایل قومی میرن رای میدن واسه اینکه نماینده باید از شهر اونا باشه
2- حالا اومدیم و تحریم کردیم و احمدی نژاد روسیاه شد. مگه کاری داره که یه جشن هسته ای دیگه راه بندازه.
سریع میکنن تو بوق که آقا 30 درصد مردم (عمرا اگه به کمتر از 60 رضایت بدن) تو انتخابات شرکت کردن و این از 73 درصد کشورهای پیشرفته هم بالاتر و فلان و بهمان . بعدش هم دو روز سرود های حماسی پخش میکنن. از اونور هم تلویزیون های لوس آنجلسی هم چند روز عدم شرکت گسترده مردم رو بزرگ میکنن و آخرش به خوبی و خوشی مجلس هشتم با یه مشت کور و کچل تشکیل میشه .
حالا میریم سراغ دوستان علاقه مند به شرکت در انتخابات
سلام دوستان . میبینم میخواید با نشاط ( به گفته آقای خاتمی) در انتخابات شرکت کنید. به سلامتی
خوب اگه امکان داره بگید با حداکثر مشارکت مردم چند تا صندلی خواهید گرفت . اگر هم بگیرید این ته دیگ هایی که به عنوان اصلاح طلب دارید میفرستید ، احیانا میتونن شلوارشونو بالا بکشن که ازشون بشه توقع یه کار مفید داشت. مسلما اگر شورای نگهبان کوچکترین شکی می کرد که این نماینده های اصلاح طلب میتونن بند تمبان خودشون رو سفت بچسبن تاییدشون نمیکرد. پس با این حساب نه به صورت کمی و نه کیفی حرفی واسه گفتن ندارید.

اگه ما خیلی هم زور بزنیم و ملت رو ارشاد کنیم که اقا بیاید رای بدید که کشور در خطره ، در نهایت یکی و نصفی تحفه فرستادیم مجلس که بدرد لای جرز دیوار هم نمی خورن

با این حساب آقا جان بازی تمامه . زور بیخود نزنین اینقد هم به سرو کله هم نپرین . بالاخره این نیز بگذرد. این مملکت که داره به ..... میره حالا یه 4 سال روش.
شرمنده که هیچ پیش نهادی ندارم